سروده های هابیلیان
سروده های ناب هابیلیان
| ||
دل خدا یا در جهان افسانه شد دل میان درد و غم دیوانه شد دل به عمر خود ندیدم جامِ می را نمیدانم چرا مستانه شد دل چه می پرسی تو از غمهایم ای دوست میان سینه ام غم خانه شد دل دیگر هابیل ندارد شکوه حاصل گرفتـــــار رخ جانانه شد دل تابستان 1386 [ یکشنبه 92/7/21 ] [ 1:30 عصر ] [ سیدمحسن هابیل ]
[ نظرات () ]
|
||